سفارش تبلیغ
صبا ویژن
مهرورزی درقلب ماست
قالب های وبلاگ آمادهدایرکتوری وبلاگ های ایرانیانپارسی بلاگپرشین یاهو
از شریفترین کردار مرد بزرگوار آن است که از آنچه مى‏داند غفلت نماید . [نهج البلاغه]
نویسنده : فروزان جعفریان:: 86/1/29:: 8:51 عصر

محبت اکسیری است که در پناهش جان رونق حیات می یابد و خار ارزش گل پیدا می کند.

کیمیایی است که خاک را به طلا بدل می کند و زیستن را معنای بودن می بخشد.زمستان جان به امیدش جامه ی بهار به تن می کند و تن تن پوش پاییز زندگی با یاد حضورش رنگ و جلایی دیگر می گیرد.راستی کدام یک از ما قادریم بی بودنش بودنمان را تحمل کنیم؟و در نبودش زندگی کنیم؟که هر جا نفسی بر اید به همت وجود اوست و چون فرو رود به امید حضورش خداوندی را سپاس که رحمان است و رحیم و راستی که چه زیباست تا در رحمت بی منتهایش رحمان را بر رحیم سبقت می دهد و این گونه درد امید را روانه ی جام دل ها می نماید.رحمانی که چتر رحمت بی منتهایش سایبانی است بر سر تمامی کائنات و چراغی است فرا راه انان که دنبال طریق هستند.خدای مهربانی که مهر در پناهش معنا می شود و محبت با تفسیر او معنایی دیگر می یابد و دامنه ی لطفش ان قدر وسعت می یابد که در تمام هستی ذره ای را نمی یابی که بر ان سایه نداشته باشد و لحظه ای را نمی بینی که در ان جاری نباشد و راستی چگونه می توان تصور کرد که بود و در پناهش نبود ماند و از او مدد و مهر ندید که امدنمان با مهر است و رفتنمان با امید حضور در امانگاه پر مهرش.

خشمش از سر مهر است و بی مهر خشمی ندارد و ثابت می کند که بدون مهر نمی توان غضب داشت و خشم نمود.ما بندگان اوئیم که در مهر و خشم از او الگو گرفته ایم و او را تصویر مجسم مهر می دانیم و در این صورت خشمش را نمودی از مهر می خوانیم و اگر خشم و غضبی می بینیم گاه گاه است و محدود و ان هم مقدمه ی حضور مهری نا محدود است و اگر خشونتی یافته ایم ابراز تداوم یک مهر پایدار به او اقتدا کرده ایم و از او خواسته ایم که جز مهر نخواهیم و در پناه مهرش خشم را معنایی دیگر بخشیم

نظرات شما ()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ

4646:کل بازدید
58:بازدید امروز
0:بازدید دیروز
درباره خودم
مهرورزی درقلب ماست
فروزان جعفریان
معلم هستم عاشق زندگی وهمسر وفرزندم برای تک تک جوانان ایرانی آرزوی سربلندی وموفقیت می کنم
لوگوی خودم
مهرورزی درقلب ماست
بایگانی
بهار 1386
اشتراک